سعداله دادخواه- تغییرمرزهایی که با عث دگرگونی در ترکمن صحرا شد.مناطق ترکمن نشین در استان گلستان بیشتر در اطراف دو رودخانه اترک و گرگان رود قرار دارند .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان ترکمن، در گذشته نه چندان دور که بیشتر ترکمن ها کوچ نشین بودند ییلاق و قشلاق هر ایل و طایفه متغیربود . در بسیاری از مواقع طوایف ییلاق خودرا تا کنارجنگل های البرز شرقی یعنی تا نزدیکی شهرهای قدیمی مثل رامیان که امروزه آزادشهرجدیدساخت نیزمی آمدند در قسمت ها ی غربی تر استان تا کنارجنگلهای استرآباد (گرگان فعلی) کردکوی می آمدندودامهای خودرا می چرانیدند دراین بین بعضی از طایفه های بدون یورت (یورت محدوده چرای هرایل که به شدت از دفاع می کردند)یا افرادرانده شده از ایل یا طایفه براثر دیه خون در کنار هم قرارمی گرفتند و راهزنی می کردند یا به روستاها و شهرهای اطراف هجوم می بردندو باعث ناامنی می شدند در داخل یک مجموعه ایلاتی ریش سفیدان تصمیم گیری می کنند وقتی که دو خانواده با هم درگی می شوند و اگرکسی کشته شود خانواده قاتل را مجبوربه پرداخت دیه می کنند ویا آنهارامجبوربه کوچ می کنند خانواده قاتل به ایل دیگری پناه می برد تا تحت حمایت آن باشد در غیر این صورت آواره کوهها و دشت ها می شوند و راهزنی می کردند. بعضی از ایلات قشلاق خودرا در آن سوی مرزها ی فعلی در ترکمنستان فعلی می گذراندند . به همین خاطر خیلی ازاین طوایف اقوام زیادی در آنسوی رودخانه اترک داشتند و هنوز هم دارند . مرزهای فعلی براثرشکست ایران از روس ها در زمان قاجارها براثرقراردادهای گلستان وترکمان چای مشخص شد .
در محدوده استان گلستان روداترک مرزایران و روس ها گردیدو جمهوری ترکمنستان فعلی به طور رسمی از ایران جداشد. اما تا انقلاب کمونیستی شوروی در سال ۱۹۱۷ این مرزها محدودیت چندانی نداشتند و رفت وآمدها همچنان ادامه داشت اما از سال حدود ۱۹۲۴ به بعد قطعی مرزهابسته شد و بسیاری از خانواده ها آواره شده بعضی از آنان در آن طرف ماندند و بعضی در این طرف خیلی از خانواده ها نصف شدند برادر در آن طرف مرز و برادر دیگر دراین طرف مرز یا پدر در آن طرف فرزندان در این طرف و برعکس . اما دو استثناء در کل ترکمن صحرا در این زمان وجودداشت اول ایلات گوگلان ها در شرق استان که از گذشته های دور ساکن و یکجانشین بودند و بیشتر در داخل و محدوده جنگل ها بودند . دوم در شهر کومش تپه (گمیشان فعلی ) از سال های دور حدود سال ۱۷۴۰ به بعد یکجانشین شدند و شهری بندری ایجاد شد که از وسط آن رودخانه گرگان می گذشت و وارد دریای خزر می شدو از همان زمان تعداد زیادی از مردم این شهر به تجارت دریایی روی آوردند . اما بیشتر ین تاثیر مرزبندی روی شهر کومش تپه (گومیشان )داشت و این شهررا کاملا دگرگون کرد . این شهر یک از قدیمی ترین شهرهای استان است که مردم آن با کشتی های بزرگ خود به نام ناو به تجارت پرداختند بزرگترین بنادری که به آن رفت و آمد می کردند بندر انزلی و بندر آستارا خان روسیه و بندر بادکوبه یا باکوی فعلی بود. این رفت ها باعث بالا رفتن سطح فرهنگمردم آن شد به خصوص ارتباط با روسیه باعث آگاهی از آخرین دستاوردهای علمی و فکری اروپاییان شد.
گمیشان ابتدا شهری فقط با آلاچیق های منظم همانند خیابان در ردیف های مختلف در کنار هم به وجود آمده که در هر ردیف یک طایفه از طوایف جعفربای از ایل یموت قرار داشتند که بعدا بعضی از طایفه هایی از سایر ایلات مثل گوگلان ها و چند خانواده تکه ها به آن اضافه شدند اما ارتباط دریایی باعث شد که گومیشان بتوانند مصالح ساختمانی به خصوص چوب از روسیه و بندر انزلی به شهر خود بیاورندو با استفاده از سنگ ها و آجرهای باقی مانده از دیوار قزل آلان یکی از قدیمی ترین و طولانی ترین دیوارهای جهان که یکی از نگهبانی ها و مجموعه شهری آن در کومش تپه کوچک در شمال گمیشان فعلی قرار داشت مردم آجرهای این مجموعه را از زمین در می آوردند وبه شهر جدید می آوردند و برای پی ریزی ساخت استفاده می کردند و در بالای آن از چوب ساخته و دو طبقه ساختمان در می آوردند که نمای بیشتر ساختمانها به این شکل بود و از بیرون آنرا با رنگهای زیبا می آراستند این سیستم ساخت برگرفته از الگوی روسی بود که به چوب فراوان دسترسی داشتند این روش ساخت و ساز ویژگی خاصی داشت .
اول ساختمان های دو طبقه چوبی در محیط گسترده پراکنده شدندو چون از گذشته دور کوچنشین بودند و همه با هم قرابت و قوم خویشی با هم داشتند بعداز تشکیل شهر بین خانه ها دیوار کشیده نشد و کشیدن دیوار توهین به همسایه بود و اعتمادعجیب به همدیگر باعث شده بودکه درهای منازل همیشه باز باشد چون هیچ کس دزدی نمی کرد در داخل مجموعه امنیت کامل برقرار بود و از خارج نیز با ایلات دیگر درگیری ها آنچنان نبود که نیاز به قلعه و حصار باشد پس از روی آوری به تجارت و بازرگانی و دریا نوردی مردم جعفربای گمیشان و خواجه نفس به ارتباط بیشتر برای فروش کالا های خود با شهرهای قدیمی و حکومت های محلی مانند استرآباد و کردکوی داشتند .هرچندبه طور جزئی در بعضی از مواقع زورگویی استر آبادی ها برای بدست آوردن مالیات هجوم هایی از طرف حکومت ها انجام میشد واین امنیت را به هم می زد.
گمیشان در عصررونق تجارت از سال ۱۸۰۰ میلادی به بعد کشتی های نسبتا بزرگ به نام ناو کالاهای مختلف از بندر انزلی و بادکوبه و آستارا خان روسیه به گمیشان می آوردند . انواع چوب . پارچه .سماور .نفت . قیر و انواع شیرینی ها و بعضی از ماشین آلات اروپایی را به ایران می آوردند و این کالا ها از داخل ناوها سوار قایق های کوچک (یک مردین )حمل واز طریق رودخانه گرگان که از وسط شهر می گذشت به داخل شهر می آوردند و تحویل مشتری ها می دادند. خیابان اصلی شهر که خیابان باریک و کوچک بود و دو طرف این خیابان مغازه های چوبی سراسر خیابان را گرفته بود و مرکز این خیابان چهار راه معروف چهارسو بود (همان چهارسوق) واز این مغازه ها دوباره این کالا ها توسط ارابه های مختلف که معروفترین این ارابه معروف به پایتون بود . پایتون ارابه ایی با چرخ هایی بزرگ که به اسب می بستند . و ارابه های کوچک به الاغ می بستندو چرخ های کوچک داشت . توسط آنان به استر آباد حمل می شد و در آنجا به تجار استر آبادی تحویل می دادند تا به نقاط دیگر ایران حمل شود این تجارت باعث رونق اقتصادی گومیشان شد همه به شدت در حال فعالیت بودند .
علاوه بر کشاورزی دیمی که تقریبا تمام مردم داشتند در کنار آن دامداری رونق خاصی داشت . بسیاری از مردم به ماهیگیری و شکار پرندگان مشغول بودند . بسیاری از مردم نیز به کار صنایع کوچک مثل آهنگری برای ساخت چرخ ارابه ها بافت تورهای ماهیگیری قایق سازی و کشتی سازی و ساخت ابزار شکارو کشاورزی و دامداری مشغول بودند و بازاریان هم در تجارت پررونق اشتغال داشتند . این دوره رونق باعث شد که در تاریخ ماندگار شود. مثلا زمانی محمد علی شاه قاجار در دوره مشروطیت از ایران به روسیه پناه برد به کمک روس ها در گمیشان فرود آمد و به کمک مردم ترکمن که بیشتر سربازانش از ترکمن ها ی طایفه داز بودند از گومیشان به طرف تهران حرکت کرد و از جنوب تهران به آن حمله ور شد و شکست خوردند منهذم شدند و ترکمن ها ی سرباز باقی مانده در اطراف تهران باقی ماندند و نرسیده به جاجرود تهران در قسمت جنوبی آن در بیابانهای آن دورهم جمع شده و روستای ترکمن ده را ساختند که بعدها این منطقه شکارگاه سلطنتی شد و این روستا هنوز هم وجود دارد. یا در دوره رضا خانی برای اجرای برنامه های خودبه خصوص کشف حجاب و سواد آموزی و تشکیل نیروی نظامی و ایجاد راه آهن این منطقه هدف بود .
اولین مدارس مدرن امروزی در گمیشان و خواجه نفس ساخته شد ه اولین دبیرستان و اولین مرکز تربیت معلم عشایری در بین ایلات جعفربای یموت ترکمن ایجادشد. وقتی که رضاخان وارد منطقه شد از دیدن ساختمانها و مغازه ها تعجب کرد در حالی که در بقیه نقاط ایران خانه ها اکثرا گلی و خشتی بود وجود ساختمانها ی چوبی رنگارنگ که آثار تمدن اروپایی داشتند . (اطلاعات بیشتر در کتاب چهار شهر ترکمن نشین نوشته استاد اسداله معطوفی . مدارک حمل ونقل از گمیشان به استر آباد نیز در نزد استادموجود است )
چندنمونه از تجارت گومیشانی ها در شمال و شرق ایران :براساس مدارک و گفته ها اولین پارچه ها ی فاستونی را وارد شمال و شمال شرق ایران نمودند همچنین سماور و اولین موتور برق و تراکتور جان دیر توسط همین تاجران گومیشان واردایران نمودند و در قسمت شمال و شمال شرق ایران پخش کردند.
رونق اقتصادی گمیشان و ایل جعفربای به چند دلیل نابودشد.
الف )مرز بندی ایران و روس به خصوص بعداز تشکیل حکومت شوروی تمام راههای ارتباطی زمینی و دریایی بسته شده وتاجران نمی توانستند مثل گذشته رفت و آمدنمایند و به دنبال آن تمام مشاغل مربوط به آن از بین رفت و هزاران نفر بیکار شدندوناچار به مهاجرت به نقاط دیگر مثل استر آباد شهر جدید بندر ترکمن و شهر جدید گنبد کاووس و نقاط دیگر شدند.
ب) تغییر مسیر رودخانه گرگان : رودگرگان که از وسط گومیشان می گذشت به علت رسوبات فراوان پرشد و راه دیگری را برای رسیدن به دریا که همان راه فعلی است و از وسط خواجه نفس می گذردرا انتخاب نمود و آب شیرین نیز در گومیشان کمیاب شد.
ج)سیاست های رضاخانی : حکومت تمرکز گرای رضاخان سعی فراوان داشت که همه اقوام و ایالت ها و اقتصادهای محلی و منطقه ایی را متمرکز کند تا بتواند بر آنها دست یابند . این سیاست باعث شد که اقتصادهای شکوفای محلی نابود و همه چشمشان به مرکز باشند که باعث نابودی اقتصاد خود کفای ایران شد و به مرور به وابستگی به اقتصاد کشورهای دیگر شد.
اقتصاد شکوفای محلی گمیشان در جنگهای جهانی اول و دوم که در تمام دنیا گرسنگی و فقرایجادکرده بود در شرق استان گلستان تاثیرکمتری داشت هرچند کمبود گندم وجوو آرد محسوس بود به دلیل جمع آوری توسط نیروهای روسیه و شوروی و صدور آن توسط بعضی از تجار به این کشور بود. با این وجود حداقل ماهی فراوان دریا آنان را گرسنه نمی گذاشت .کومش تپه یا گومیشان پررونق به شهری مهاجر فرست تبدیل شدبیکاری بیداد می کرداکنون دریا هم تعطیل شده و یک شهر این چنین به شهر بیکارها و فقرا تبدیل شد. که نود درصد جوانان بیکارند به دنبال آن اعتیاد بیداد می کند .
گمیشان پررونق تبدیل به شهری مهاجر فرست تبدیل شد . اولین مقصدمهاجران بندرترکمن بود که حکومت رضاخان در طی جنگ جهانی دوم آنرا تبدیل به انتهای راه آهن سراسری جنوب به شمال کرد که از خلیج فارس بندر شاهپور (بندر امام خمینی ) شروع کرد و تا کنار دریای خزر ادامه داد این راه آهن جنوب ایران را به شمال ایران وصل کرد هرچند کارشناسان آلمانی در این طرح فعال بودند اما متفقین از آن استفاده فراوان بردند در موقع محاصره مسکو توسط آلمانی ها در جنگ جهانی دوم از این خط آهن برای حمل سلاح و مهمات و نیروی کمکی به شوروی ها استفاده فراوان بردند به طوری که ایران لقب پل پیروزی را گرفت به خصوص پل معروف ورسک به این نام مشهور شد.
آمدن نیروهای فراوان خارجی همراه با مهمات و اسلحه فراوان و تخلیه آن در کنار دریای خزر برای مردم گمیشان کارایجادکرد هرچنداندک اما برای بعضی ها در آمدزا بود و باعث مهاجرت مردم گمیشان به بندر شاه (بندر ترکمن )شد. بعضی از مردم گمیشان در بندر ترکمن باقی مانده فلزات جنگی را جمع می کردند و باز آفرینی می کردند و مثلا سرب و آهن آنها را جدا می کردند و سرب را جدا می فروختند و آهن را جدا بعضی نگهبان انبارهای کالاهای روسی و انگلیسی بودند تعدادی هم محصولات کشاورزی و دامی اضافه مردم را جمع می کردند و به روس ها می فروختند و در قبال آن از روس ها طلا می گرفتند چون پول روس ها اصلا ارزش نداشت چون یک قرص نان در این دوره برابر با یک کیسه گونی پول روسیه بود چون گرسنگی در جنگ جهانی دوم جان میلیونها روس را گرفته بود . اینجانب از بزرگان و افراد مسن نام دونفر از کسانی که از روس ها در مقابل گندم و جو طلای فراوان گرفتند را یافتم که یکی از آنها اکنون زنده است . و ۹۵ ساله است و یکی از افراد متمول و پولدار منطقه است که این ثروت را سرمایه گذاری فراوان کرد و موفق هم بود هرچند که اموال همین شخص در زمان انقلاب اسلامی به دلایلی مصادره شد.و شخص دوم که فوت نموده که لقب آن پوموکن بوده و چرا این لقب گذاشته شده و معنی آن چیست آیا روس ها این لقب را گذاشتند نمیدانم .
اما گومیشان بعدازافول از قدرت اول اقتصاد شمال شرق ایران و بیکاری مردم آن بندر ترکمن باعث جذب بسیاری از مردم گومیشان شد و بندر ترکمن شروع به رشدو توسعه نمود. ادارات جدید التاسیس و اداره راه آهن چندکارخانه روغن کشی و انبار دخانیات تعداد زیادی از مردم را به کار واداشت و از بیکاری رهانید .
در تحولات تاریخی گومیشان و گنبد کاووس و بندر ترکمن و به طور کلی در استان گلستان در دوره جنگ جهانی دوم و دوره رضاخان یک عامل بسیار مهم زمینه تحول در این دوره بود. و آن ساخت اولین مدارس نوین در دوره رضاخانی بود.
اولین مدرسه کلاسیک به فرم جدید پس از تخت قاپو کردن (اسکان عشایر کوچ نشین ) از سال ۱۳۰۴ خورشیدی احداث گردید . به امر رضا شاه حمایت زاهدی و همت اداره معارف استر آباد در امچلی مدرسه حکیمی به نام حاکم و فرماندار نظامی استر آباد خواجه نفس و گمیش تپه (دو مدرسه هما و پهلوی و سپس در گنبد کاووس (مدرسه آذر میدخت و چند مدرسه ابتدایی دیگر ساخته شدند و بلافاصله آغاز به فعالیت نمودند یک سال بعد ۱۳۰۵ زاهدی خود (مدرسه ملی زاهدی)را در خواجه نفس احداث کرد و اولین معلم ترکمن به نام حاج امان گلدی آخوند را باحقوق ماهانه ۳۰ ریال در این دبستان به کار تدریس گماشت . این مدرسه پس از دوسال فعالیت به مدرسه دولتی میرجرجانی تغییرنام یافت . دراین زمان دومین معلم ترکمن به نام نیاز قلیچ آخوند دراین مدرسه به کارتدریس پرداخت . به تدریج از ۱۳۰۸ خورشیدی وبه امر سرهنگ حکیمی برتعداد مدارس افزودند . در این راستا دبستان صفوی بناور یا همان امچلی به همت تاج محمد آخوند در همان ساختمان مدرسه قدیمیه متعلق به پدرش آغاز به فعالیت نمود . بدین گونه نهضت مدرسه سازی در منطقه گمیشان به تبع از سراسر ترکمن صحرا با قدرت و شدت زیادی ادامه یافت . (نقل از کتاب تاریخچه چهارشهر ترکمن نشین )
فابل ذکر است که قبل از سال ۱۳۰۴ و قبل از بسته شدن مرز ایران و شوروی روحانیون ترکمن و علمای آن برای تحصیل بیشتر به بخارا خیوه و دیگر شهرهای آسیای میانه (مثل ازبکستان و ترکمنستان )امروزی می رفتند . از مدارس آنجا و کتابهای دست نوشته و چاپ سنگی آنجا و چاپ قازان مسکو استفاده می کردند .
بعداز بسته شدن مرزها در داخل ایران مدارس دینی و حوزوی هم به موازات مدارس جدید افتتاح شد. و گسترش یافت و همان روحانیون که در بخارا سمرقند و خیوه درس خوانده بودند جوانان طلاب دینی را جذب کردند و در تمام ترکمن نشین این مدارس حوزوی هنوز هم به فعالیت سنتی گذشته ادامه می دهند .
اما گومیشان و خواجه نفس سردمدار تحصیل در مدارس جدید بودند و تحصیل کرده های فراوان از این مدارس به علت نبود کار به نقاط دیگرمهاجرت کردند ازجمله گروهی به تهران کوچ کرده و در آنجا ساکن شدند و به امور اداری و تجاری پرداختند و تعدادی هم مسافرخانه ساختند و ترکمن هایی که برای کارهای خود به تهران می رفتند در این مسافرخانه ها ساکن می شدند به خصوص در خیابان امیرکبیر و پله نوروز خان تهران محل اجتماع ترکمن های مسافر تهران بودند .
گروه بزرگی از ترکمن پس از ساخته شدن بندر ترکمن به استر آباد (گرگان ) کوچ کردند . اما گمیشانی های زیاد سازنده اصلی و اولین ساکنان گنبدکاووس بودند.